رزق و روزي غير از مال مادي است. در روايت داريم كه روزي هر كسي تقسيم شده است. آن هم به اندازه وسعت وجودي هر شخص چه در امور مادي و چه در امور معنوي و بيشتر از آن پرسهزدن ديگر روزي نيست بلكه مالي است كه به دست آورده و مال به دست آوردن غير از روزي است. روزي آن مقداري را گويند كه شخصي براي زنده ماندن به آن محتاج است و همينطور براي افراد تحت تكفل خود مانند همسر و فرزندان و احتمالا پدر و مادر و كساني كه هزينه زندگي آنها بر عهده او قرار دارد. اين نه تنها در خورد و خوراك است، در مسكن و پوشاك و ساير موارد هم به اندازه نياز واقعي، روزي است و همانطور كه عمر انسان مشخص شده ، روزي او هم مشخص شده است و اين تعداد روزي كه مورد نياز است "من حيث لايحتسب" است و هرگز به حسابش نميآورند (سوره طلاق آيه 3) "و يورزقه من حيث لايحتسب" و او را از جايي كه گمان نميبرد روزي ميدهد ... اما قبل از اينكه شكم گزارش گرسنگي دهد انسان حق غذا دادن به او را ندارد زيرا آن روزياش نيست و همينطور بعد از سير شدن حق غذا دادن را ندارد زيرا شكم خود اعلام بينيازي كرده است و آن مقدار كه سزاوار است روزي است و مابقي اسراف است يعني هم بايد زحمت بيشتر بكشيم، وقت بيشتر بگذاريم مال به دست آوريم، غذا تهيه كنيم، مصرف كنيم ، بيمار شويم، هزينه و وقت براي رفع بيماري دهيم يعني بخشي از عمر خود را بيهوده صرف كار و درآمدزايي اضافي كنيم و از كارهاي واجب براي جسم و جان دور شويم و بخشي از عمر خود را جهت مصرف آن بگذاريم و بخشي را جهت بهبود بيماري، تازه اگر بهبودي بيابيم از عمرمان كاسته ميشود و موضوع خيلي وسيعتر است. به طور خلاصه اينها طهارت روزي را از بين ميبرد و انسان را از رسيدن به هدف اصلي دور ميكند و توضيح اينكه در رزق مادي، ظرف شكم محدوديتي دارد كه عرض شد ولي دل انسان كه همان قلب و نفس و روح است ظرفيتي نامحدود دارد و روزي آن هم نامحدود است و ما به جاي رسيدن به آن و سعي و تلاش در جهت دريافت روزي معنوي، برعكس عمل ميكنيم و ظرف محدود خود را پر و پرتر ميكنيم و ديگر فراموش ميكنيم كه ظرف ديگري به نام نفس (قلب) وجود دارد كه بزرگترين سرمايهاي است كه خداوند به انسان عطا كرده است و اينجاست كه امام حسن عسكري عليهالسلام ميفرمايد: رزق و روزي ضمانت شده. چرا كاري ميكنيم كه ما را از واجبات دور كند و امام علي عليه السلام در اين رابطه ميفرمايند: من در تعجبم كه چرا مردم اگر چيزي را گم كنند به دنبال آن ميگردند ولي به دنبال نفس خود كه آن را گم كردهاند نميگردند. (و ما فراموش كردهايم كه چنين نعمتي را خدا به ما ارزاني داشته است.) در رزق معنوي، انسان هرچه به دنبال علوم ميرود، خودشناسي،خداشناسي و ... ظرفيتش بيشتر ميشود و احساس نيازش بيشتر، چون نامحدود است.
حديثي ديگر از امام حسن عسكري در تحف العقول: عبادت نه به كثرت روزه است و نه به فزوني نماز، بلكه به بسياري تفكر در امر خداوند است. اينجاست كه اهل تحقيق و تفكر پي به اهميت تفكر ميبرند و لذاست كه ميفرمايند: تفكر يك ساعت بهتر است از عبادت هفتاد سال. چرا كه يك تفكر سالم، انسان را سالها جلو مياندازد. ممكن است يك فكر غلط يا بدون فكر كار كردن، عبادت كردن و ... انسان را يك عمر عقب بيندازد. پس بايد فكر كرد اما كدام فكر، كدام دل (قلب)؟بايد اول دل را از آلودگيها پاك و تزكيه كرد، آن را جلا داد تا ظرفي شود خالي از هرگونه آلودگي، آنگاه تفكري سالم توليد ميشود و براي ورود به اين مهم بايستي با همه آلودگيها به فكر خدا بود، ارتباط خود را با خدا قطع نكرد، ارتباط با مردان خدايي، ارتباط با اولياي الهي، توسل به ائمه اطهار عليهم السلام، زيارت اهل قبور، شركت در مراسمي كه سخن از شناخت و معرفت خداست. اينها را اگر تكرار كنيم و قطع نكنيم نور يقظه در دل ايجاد ميشود كه همان نور الهي است و از آنجا راه براي توبه و محاسبه و مراقبه و انابه و تفكر و ... باز ميشود. و لذا كافي است كه فقط و فقط من ارتباط خود را قطع ننمايم، اگر همانطور كه عرض شد ارتباط را برقرار كنم بقيه راهها را خودشان باز ميكنند. من فقط بايد مشتاقانه بخواهم ولذا امام حسن عسكري عليه السلام ميفرمايند: تفكر كنيد و در اين راه سرمايهگذاري كنيد، حاصل بهتري دارد چرا كه نماز و روزه زياد در قلب آلوده اثري ندارد ولي اگر همزمان قلب را از آلودگي نجات دهيم و خدا را در آن وارد كنيم كه خداوند ميفرمايد: " القلب حرم الله" قلب، حرم خداست. پس از آن نماز و روزه و كليه امور خير در دل مينشيند. امام علي
عليه السلام در اين باره ميفرمايند:
مومن زيرك آن كس نيست كه سرمايهگذاري در كارهاي خير،نماز و روزه كند بلكه زيرك آن كس است كه سرمايهگذاري در ترك گناه كند. (يعني اگر ترك گناه كردي، نماز و روزه كيفيت پيدا ميكند و در دل مينشيند و اسلام، دين كيفيت است نه كميت)امام حسن مجتبي عليه السلام ميفرمايد: من در تعجبم كه آنقدر كه مردم به فكر ماكولات خود هستند به فكر معقولات خود نيستند و اين بيان، هر دو حديث را به هم ربط ميدهد كه ماكولات همان روزي مادي است و محدود (چه بخوريم، چه بپوشيم و كجا زندگي كنيم و ...) كه خداوند در حد نياز آن را تضمين كرده و خود آفريده و روزي را بايد بدهد و حساب ندارد و در بيشتر آن كه مال اندوزي است، حساب و در باطلش عقاب دارد و فكر در معقولات، نامحدود است. پس بايد فرضيه تفكر را در خود ايجاد كنيم و از روزي بيحساب بهرهمند شويم. (به غير حساب) قرآن آيه 27 سوره آل عمران ... "و ترزق من تشاء به غير حساب" و هر كه را خواهي حساب روزي ميدهي. و بايستي نهايت تلاش را در رسيدن به تفكر سالم به كار برد و اين ميسر نيست مگر با توسل به خاندان نبوت و رسيدن به مقام اصحاب يمين، تا بيحساب روز حساب را طي كرد. چرا كه ميفرمايد هر كس در گرو اعمال خويش است. قرآن آيه 38 و 39 سوره مدثر "كل نفس بما كسب رهينه الا اصحاب اليمين" هر كس در گرو دستاورد خويش است مگر اهل سعادت. اينها همه، جاي بحث بسيار دارد كه انشاءالله اهل تحقيق، خود آن را پيگيري خواهند كرد.