سپيده آماده- ماجراي ادامهدار سرانه تأسفبرانگيز كتابخواني هر ايراني در سال، مسئلهاي است كه بارها از سوي رسانههاي مختلف مطرح شده است و كارشناسان هم به دفعات مراتب نگراني خود را در اين خصوص ابراز داشتهاند اما در اين ميان كسي اين پرسش را مطرح نكرده است كه رسانه ملي به عنوان متولي گسترش فرهنگ عمومي در كشور چرا چراغ افزايش مطالعه را با ايجاد آگهيهاي تلويزيوني براي كتاب روشن نميكند؟ اينكه پيوند ميان تبليغات كتاب و رسانه ملي همواره بيثمر ميمانند، شايد بيش از همه به نرخهاي نجومي پخش تيزرهاي تلويزيوني بازگردد. وقتي هزينه تبليغ در تلويزيون از ثانيهاي ۳۰۰ هزار تومان آغاز ميشود و پخش يك تيزر تنها ۴ ثانيهاي، يك ميليون و ۲۰۰ هزار تومان هزينه در برخواهد داشت چطور ميشود از ناشري كه با فروش ۳هزار نسخه كتاب، ۳ هزار توماني تنها ۹ ميليون تومان دريافت خواهد كرد (كه از آن ۹ ميليون ۳۰درصدش را هم بايد صرف هزينههاي توزيع كتاب كند)، انتظار داشت كه بخواهد براي فروش كتابش هزينههاي تبليغات تلويزيوني را متحمل شود. اين ميشود كه تيزرهاي كتاب لقب حلقه مفقوده رسانه ملي را به خود ميگيرد و با توجه به نرخهاي نجومي به مخيله هيچ ناشري هم خطور نميكند كه بخواهد تيزر كتابش را به تلويزيون ارائه كند. از طرف ديگر حتي اگر ناشري پيه هزينههاي ميليوني تبليغ چند ثانيهاي كتابش در سيما را به تنش بمالد، مگر با تبليغ چهار يا پنج ثانيهاي چه اطلاعاتي به مخاطب منتقل ميشود. در يك نوبت اجراي چند ثانيهاي در بهترين حالت تنها نام كتاب و نويسنده و ناشر آن به گوش مخاطب ميرسد كه اين به خودي خود نميتواند عامل تبليغاتي مناسبي به حساب آيد. البته در داستان فقدان تبليغات كتاب در رسانه ملي، ماجراي كتابهاي كمك آموزشي كاملاً مجزاست. اين روزها كافي است كه تلويزيون را روشن كنيد و كنترل را روي يكي از شبكههاي داخلي تنظيم كنيد تا به ناگاه با موجي از تبليغات كتابهاي كمك آموزشي روبهرو شويد كه به انحاي مختلف به دنبال فروش كتابهايشان به دانشآموزان مقطع مختلف تحصيلي هستند و در اين ميان سالهاست كه مرز پيش دانشگاهي و دبيرستان را هم درنورديدهاند و اين روزها حتي براي اول ابتدايي و پيش دبستاني هم كتاب تست و كمك درسي تأليف كردهاند. در اين بين هم سيلي از دانشآموزان كه در ماراتن كنكور سرگردان ماندهاند براي كسب رتبههاي برتر، سير كتابفروشي و كلاسهاي اين مراكز را در پيش ميگيرند. البته با توجه به درآمدهاي نجومي مراكز كمكآموزشي و كنكوري، مشخص است كه پرداخت هزينه ثانيهاي ۳۰۰هزار تومان براي آگهيهاي تلويزيون برايشان رقمي نيست و به راحتي از پس پرداخت آن برميآيند. پس در اين ميان تنها كتابهاي غيردرسي و عمومي هستند كه نه توانايي پرداخت هزينههاي گزاف تبليغات تلويزيوني را دارند و نه ميتوانند از روشهاي مناسب تبليغاتي استفاده كنند. البته كتاب خواندن به دليل برخي دشواريهايي كه همراه خود دارد، معمولاً از برنامه روزانه بيحوصله دور ميماند اما با ابداع پديدهاي به نام كتاب صوتي، برخي از افراد كه به دليل بيحوصلگي و مشقت حمل كتاب از كتابخواني دور ميماندند، ميتوانند فايل صوتي كتاب را تهيه كرده و از طريق دستگاه mp۳player محتواي آن را گوش دهند. البته كتابهاي صوتي هم مشكلاتي دارند مانند اينكه تعداد محدودي از اين كتابها به صورت صوتي در بازار موجود هستند و كتابهاي صوتي موجود هم در بيشتر موارد از كيفيت مناسب صوتي بيبهرهاند و بهتر است مديران مربوط به اين نكته هم توجه داشته باشند. با در نظر گرفتن هزينههاي تيزرهاي تبليغاتي، در پايان اين رسانه ملي است كه بايد به ياري بازار نشر بيايد و با روي آنتن بردن تيزرهاي كتاب، راه را براي پايان عمر سرانه تأسفبرانگيز مطالعه ايرانيان باز كند.
|